آينده سياسي قاليباف

 آينده سياسي قاليباف 

    قاليباف بهترين حركت سياسي اين دو دهه اخير خود را انجام داد. به طور حتم قاليباف فهميده بود كه راي بالايي ندارد. هر چه قدر هم تلاش كرد تا بتواند در مناظره هاي انتخاباتي با تنش زايي بين روحاني و جهانگيري سبد راي خود را سنگين تر كند نتوانست. حرف هاي قاليباف در همين چند هفته با نحوه عملكردش متفاوت شد و كسي كه اسحاق جهانگيري را به كانديداي پوششي بودن متهم كرده بود خود به نفع كانديداي ديگر اصولگرايان كنار رفت. البته اين حركت سياسي قاليباف مانع از مرگ سياسي او خواهد شد. قاليباف با روحيه جهادي به قول خودش؛ بر خوان نعمتي مثل نيروي انتظامي و شهرداري تهران با دست باز هر آن چه كه خواست كرد. شيوه اداره كشور البته با روحيه قاليباف و روش اداره شهر سازگار نيست. قاليباف انسان مشاركتي هم نيست و روحيه اي انفرادي دارد. اين تصميم هم تصميمي انفرادي است. اگر خودش نمي خواست نمي توانستند او را از شركت در انتخابات رياست جمهوري منع كنند. ديسيپلين كاري قاليباف مثل يك نظامي است و به اولين چيزي كه بها مي دهد نظم و فرمانپذيري است. اين شيوه مديريت هرچند شايد در مقام شهرداري تهران جواب بدهد ولي براي كشورداري مناسب نيست. حداكثر آراي قاليباف همان سه چهار ميليوني است كه حالا نه به تمامي ولي قسمت اعظم آن به رئيسي خواهد رسيد. اما روند ادامه حيات سياسي قاليباف به دو مورد بستگي دارد. يكي نحوه چينش كرسي هاي شوراي شهر تهران پس از انتخابات و ديگري انتخاب رئيس جمهور دوازدهم. اگر حضور حداكثري مردم در انتخابات محقق شود قاليباف از اين جا رانده و از آن جا مانده خواهد شد. چون گرايش سياسي اعضاي جديد شوراي شهر براي گزينه اي غير از قاليباف براي شهرداري تهران تلاش مي كند.

   در دولت آينده هم كه به طور حتم از آن رئيسي نيست نمي تواند هيچ جايگاهي را براي خودش متصور شود. تنها پاداشش هم در افكار عمومي اصوالگراياني است كه فكر مي كنند قاليباف به خاطر مصالح اصولگرايي از انتخابات كنار كشيده است. چنان چه اين انتخابات به همين نحوي كه گفتم و با حضور حداكثري مردم شكل بگيرد نام قاليباف براي هميشه از صفحه سياسي ايران حذف و به خاطره ها مي پيوندد. اگر جريانات سياسي ايران به همين نحو به پيش برود اصولگرايان بايد فكر و انديشه اي تازه را به جامعه القا كنند يا كسي مثل احمدي نژاد را رو كنند تا بتوانند از طريق جمع مخاطبان عادي و قشرها و دهك هاي پايين توان رقابت با اصلاح طلبان را پيدا كنند. ديگر برنامه هاي پوپوليستي اشخاص با نحله فكري احمدي نژاد مبني بر توزيع پول و ثروت و آوردن نفت سر سفره هاي مردم و از اين دست در جامعه جوان و تحصيلكرده 1400 به بعد جايگاهي ندارد. اگر همين حركت را جهانگيري هم انجام دهد قهرمان ملي اصلاح طلبان مي شود. چرا كه مي تواند براي 1400 براي كانديداتوري مجدد خود برنامه ريزي كند. آقاي رئيسي بعد از انتخابات به همان مناصب قبلي خود بر مي گردد ولي قاليباف بايد در پي پست مديريتي ديگري باشد كه در آن جوابگوي كسي نباشد و بابت كارش توضيح ندهد. جناب آقاي قاليباف بنده به زعم خودم از اين كه باعث راستي آزمايي جناح رقيب شدي از شما تشكر مي كنم.