يادداشتي بر كتاب پيوند زدن با انگشت اشاره
پیوند زدن انگشت اشاره نوشته مهام میقانی نشر زاوش را به سفارش دوست عزیزم سلمان باهنر خواندم. این رمان اثری است در خور توجه که از زبان ارسلان داستانهایی تکهپاره و بیسرانجام را روایت میکند و هر کدام را بیآنکه تمام کند به سراغ دیگری میرود. نویسنده با تسلط کافی به روایت، داستانش را از بین توصیفات فراوان و بدیعی که خلق میکند پیش میبرد. مخاطب در انتهای این رمان با چند خرده داستان مواجه است که باید بهکمک ذهن خود و استفاده از روابط دال و مدلولی و علی و معلولی جمعبندی کند. هرچند رمان از پیرنگی ظریف برخوردار است و فضای ذهنی داستان بر وقایع رئال میگذرد اما نویسنده تعهدی به ماندن در این فضا و پایانبندی داستانش ندارد. عدول از این نوع داستانی نه تنها ضعف اثر نیست که نقطه قوتی هم برایش محسوب میشود.
داستان ریتمی منطقی دارد. معماگونه است نه به جهت توالی بیترتیب رمان که تشابه اسامی و ارتباطشان با شخصیت اصلی و مسیر داستان هرچند ارسلان در جاهایی این اسامی را توضیح میدهد اما خوانش اثر نیازمند یک مخاطب هوشمند هم هست تا در این بلوای مهندسی شده شخصیتها قادر به تفکیک آنها از یکدیگر باشد.
نویسنده در این اثر برای شخصیتهایی که خود صلاح میدانسته نامی انتخاب کرده و انهایی که نمیخواسته را هم بینام گذاشته. گو این که هدف اصلی گفتم روایت به عنوان اصل مهم از خلق این رمان است و شخصیتها همه تکه پازلی هستند برای کلیت داستان. اثر از ریتم قابل قبولی برخوردار است و ضرباهنگ مناسبی دارد. نویسنده درامی ظریف و فراملی را هم در رمانش گنجانده و مثل دیگر شخصیتها او را هم در آفریقا رها کردهاست. انجام و فرجام ٱگیری همانقدر نامشخص است که فرجام لیلا، داماد سابق، فخرالدین امامی، اکبر، هاوراز و آذر. هرچند راوی اول شخص در ابتدا داستان را بازگو میکند اما به نظر میرسد در فصلهایی از کتاب فخرالدین هم با داستانهایی که از خود برای ارسلان تعریف میکند در قسمتهایی نقش راوی را اجرا میکند.
پیوند زدن انگشت اشاره، اشاره به خشونتهایی دارد که کم و بیش در نهاد انسان شهرنشین نهادینه شدهاست. خواه این خشونت جنبه خیانت داشته باشد خواه جنبه عشقی یا اعتیاد. نویسنده میخواهد به مخاطب گوشزد کند هنوز ظرفیتهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه ما قوام نیافتهاست. رمان تلنگری است به جامعه شتابزده و هیجانی که خیلی زود تصمیم میگیرد. خیلی زود عمل میکند و خیلی زود پشیمان میشود.
گل گاو زبون...
ما را در سایت گل گاو زبون دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : viranabadio بازدید : 29 تاريخ : سه شنبه 4 آذر 1399 ساعت: 8:56