استاد شجريان

استاد شجريان 

   كارگردان قلاده هاي طلا در حوزه هنر فاخر اين سرزمين جايگاه چنداني ندارد از همين رو نمي خواستم با عنوان كردن نام او بي جهت او را بزرگ كرده باشم. همان موقع هم كه قلاده هاي طلا را ديدم فهميدم كه هر كارگرداني كارگرداني چنين فيلمي را به عهده نمي گيرد اما بر خلاف خود او صحبت از كسي به ميان آمده كه نياز به توضيحاتي چند را احساس كردم.
استاد محمدرضا شجريان كه بي شك نام و جايگاه او در هنر ايران زمين و حتي در هنر جهان ويژه، مانا و فراموش ناشدني است هيچ نيازي به دفاع امثال من ندارد. وي در هنر خويش يگانه است و اگر فرهنگي از موسيقي ايراني در بعد انقلاب مانده مرهون تلاش هاي او و تني ديگر از هنرمندان موسيقي ايران زمين است كه اين ها شايد در قوه درك جناب طالبي نگنجد و صد البته هم مهم نيست. مهم نيست كه كارگردان قلاده هاي طلا ارزش جايگاه هنري استاد شجريان را بشناسد يا نه چون مردمي كه از جنس او نيستند برايش جان مي دهند. اگر خاطر اين كارگردان باشد وقتي در اوايل سال 95 ويدئويي از شجريان در فضاي مجازي منتشر شد و مردم پي به بيماري او بردند چه اتفاقاتي در سطح ايران شكل گرفت. قطعا اگر خداي ناكرده اين اتفاق يا اتفاق مشابهي براي طالبي رخ بدهد مردم حتما به گونه اي ديگر برخورد مي كنند كه اين را البته خود طالبي مي داند.
    اگر فعاليت هاي انساني و هنري استاد شجريان را در يك كفه ترازو و فعاليتهاي هنري شما را در كفه ديگر آن بگذاريم نياز به دويست سال وقت داريد كه در صورت سكون فعاليت هاي استاد به گرد پاي ايشان برسيد حال با توجه به قرار گرفتن در ستاد كانديداي رياست جمهوري چه درست و چه نادرست كمي اخلاق بياموزيد. از اين فرصت به جاي توهين به اشخاص از محضر آن بزرگوار اخلاق بياموزيد تا حداقل مردم اين صحبت هاي سخيف شما را در مورد استاد و حتي در مورد حسن روحاني به فراموشي بسپارند و بدانيد كه بزرگش نخوانند اهل خرد كه نام بزرگان به زشتي برد. هيچ وقت براي يادگيري دير نيست. استاد شجريان هنوز مشغول تحصيل و يادگيري هنر از اساتيد موسيقي است. شما هم مي توانيد اخلاق بياموزيد و بدانيد مردم ايران چيزي را از ياد نخواهند برد. نه قلاده هاي طلا را و نه خدمات استاد شجريان را به هنر ايران زمين.