با روحاني با تدبير تا 1400

ساخت وبلاگ

     با روحاني با تدبير تا 1400

 

Image result for ‫روحاني‬‎

 روحاني دوباره بر كرسي رياست جمهوري ايران نشست. مردي كه با شعار تدبير آمده بود. اما اين بار برخلاف دوره هاي ديگر انتخاباتي كاملا دو قطبي را شاهد بوديم. اين دوقطبي تا راس هرم حاكميت ادامه داشت. از طرفي رئيسي با سالها كار در قوه قضائيه آمده بود تا براي اولين بار قوه مجريه را يك نفر از قوه قضائيه تحويل بگيرد و در طرف ديگر روحاني با حضور در پنج دوره نمايندگي مجلس و كارهاي اطلاعاتي و امنيتي. اما در اين ميان بيش از همه برد با قاليباف بود كه پيش از آن كه انتخابات شكل بگيرد با رصد فضاي موجود و سبد رايي مختصر صلاح را بر آن دانست كه هزينه باختش را به دوش رئيسي بيندازد تا اگر حضور حداكثري مردم كامل نشد بتواند در قامت شايد معاون اولي، با رئيسي به ساختمان پاستور گام بگذارد.

   رئيسي بيش از آن كه از مردم بليت باخت نهايي خود را بگيرد به تيم ضعيف كارشناسي و ارتباطي خود باخت. افرادي كه حداقل در دوره احمدي نژاد امتحان خود را پس داده بودند. نيكزاد، رهبر،‌ بذرپاش، جليلي و ديگراني كه حتي نتوانستند سبد راي رئيسي را كمي پرتر كنند. آن ها با حضور هنرمنداني از جنس خاص در كنار رئيسي نه تنها مسبب ريزش آراي او شدند بلكه وجهه او را هم به هم زدند. تصاوير تتلو و رئيسي سالها و سالها دست به دست خواهد شد. اينجا تقصير با رئيسي نيست. با كساني است كه تتلو را وارد چنين فضاي ناهمگوني كردند. همان طالبي را هم نبايد مي آوردند. مردم مي دانستند كه رئيسي با هنر ميانه اي ندارد. اهل گفتمان هنر هم نيست پس لزومي نداشت كه هنرمندان درجه چند را در اطراف او بنشانند و آرائش را از بين ببرند. اگر تيم كارشناسي رئيسي افراد كاربلدي بودند آن وقت مي توانستند به جاي نداشته هاي رئيسي بر روي داشته هايش سرمايه گذاري كنند.

   روحاني اما برد چون بايد مي برد. حتي هاشمي طبا به عنوان يك بازنده سربلند مردم را براي رأي دادن به او ترغيب كرد. هاشمي طبا نام نيكي از خود به جا گذاشت. هاشمي طبا اخلاق سياسي را كه در بين سياسيون ما طرد شده بود را مطرح كرد. هرچند قاليباف تا انتها از اين پيرمرد دوست داشتني چيزي نياموخت اما گفتمان اخلاق سياسي در بين سياستمداران ما جوانه زد. روحاني برد چون كسي مثل جهانگيري را دوش به دوش خودش داشت. اين كرماني دوست داشتني يك تنه بار اصلاح طلبان را هم سو با اعتدالگرا ها به دوش كشيد و وقتي كارش تمام شد بي سر و صدا صحنه را ترك كرد. مثل قاليباف نماند تا شريك برنامه هاي رئيسي باشد. قاليباف تمام شد به قسمي كه ديگر قابل رفو شدن هم نيست. روحاني برد چون دروغگو نبود. اگر نتوانست كارهايش را به انجام برساند به يارانش گفت. كسي را تحقير نكرد و اخلاق سياسي را مثل هاشمي طبا نگه داشت. تهديدهاي بي پايه و اساس قاليباف را به مختصر كلامي جواب داد و هرگز وارد حاشيه نشد.

   اما احمدي نژاد با بقايي آمدند و انتخاباتي چنين با عظمت را به سخره گرفتند. البته با سوابقي كه از اين دو هست انجام چنين كاري دور از ذهن نيست. احمدي نژاد يكي از بي اخلاق ترين سياستمداران تاريخ سياسي ماست. نه در گفتمان و نه در كردار هيچگاه در قد و قواره يك رئيس جمهور ايراني ظاهر نشد چرا كه در اين قد و قواره ها هم نبود. احمدي نژادي كه ديروز شايد به روند انتخابات مي خنديد هماني بود كه با بداخلاقيهاي خود آغاز جريان سال 88  را رقم زد. شايد روزي تاريخ بخش هاي ناكاويده جريان انتخابات 88 را به ما بازگو كند اما او هيچ گاه به خاطر اين كار محاكمه نشد. به حصر نرفت. حتي آمد و راي داد و خنديد و رفت. جريان احمدي نژادي هم با رفتن احمدي نژاد رفت و تمام شد. رئيسي اشتباه احمدي نژاد را تكرار كرد و انتخابات را باخت تا درسي باشد برايش كه ديگر وارد عرصه انتخابات رياست جمهوري نشود.

    اما پيروز اصلي اين انتخابات مردم فهيمي بودند كه به رغم ضعف در شيوه هاي اخذ راي ماندند و راي دادند. اختلاف بين نفر اول و دوم آن قدر زياد هست كه بدانيم راي قاليباف در سبد رئيسي آن قدرها نبود كه بخواهد بابتش چيزي طلب كند. آگاهي مردم وقتي بالا رفت كه به شعارهاي پوپوليستي رئيسي نه گفتند. اينك همان مردم آماده نقد عملكرد دولت روحاني و البته حمايت از آن هستند. جناب روحاني امروز شما 58 درصد آراي واجدين شرايط را به عنوان پشتوانه سياسي خود داريد. انتظار اين است كه كابينه خود را هم بر اساس علم و تخصص و پويايي انتخاب كنيد. مردم در اين چهار سال منتقد جدي عملكرد شما و يارانتان هستند و اميدوارند بتوانند در چرخش گوشه اي از اين چرخ عظيم با شما سهيم باشند. آنان كه به شما راي دادند 8 سال پيش خيلي هايشان به مير حسين راي دادند. آزادي آن ها و سيد محمد خاتمي مطالبه همه آن هاست. يعني مطالبه 58 درصد واجدين شرايط. اصولگراها با اين روش هيچ جايي در انتخابات آتي ندارند. آن ها نياز به يك خانه تكاني عظيم دارند و يك اعتبار اجتماعي بالا. مؤتلفه اي ها هم كه پس از چند دوره نامزدي را مطرح كردند بايد در ساختار حزبي خود هم تجديد نظر كنند و هم جوانگرايي. مردم ايران به فهم و انديشه بالاي سياسي و اجتماعي دست پيدا كرده اند. مؤتلفه ايها و اصولگراها اگر مي خواهند حرفي براي گفتن داشته باشند بايد خود را به سطح آگاهي سياسي و شعور اجتماعي مردم برسانند. من به نوبه خودم به تمام كساني كه ديروز پاي صندوق راي حضور داشتند و سواي هر تفكر جناحي رأي دادند درود مي فرستم. مردم، كاري كرديد كارستان.

گل گاو زبون...
ما را در سایت گل گاو زبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : viranabadio بازدید : 41 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 11:01