گل گاو زبون

متن مرتبط با «روزگار دوزخي آقاي اياز» در سایت گل گاو زبون نوشته شده است

روزگار دوزخي آقاي اياز

  •  روزگار دوزخي آقاي اياز     گفت: «ارّه را بیار بالا» !   و من درحالی‌که پاهاى خشک و لاغر و خاک آلوده وخون‌آلود‌ه‌ی آن یکى را می‌‌دیدم و تماشا می‌کردم و می‌ترسیدم و آب دهن‌ام خشک شده بود و نفس‌ام در نمی‌آمد، ارّه‌ی بزرگ و سفید و براق و وحشى را که دندانه‌های تیز و درشت و خشن و بی‌رحم داشت در یک دست گرفتم و با دست دیگر محکم پله‌هاى نردبان را یک یک چسبیدم و تماشا کنان و بهت زده از پشت آن یکى که نفس‌اش سنگین بود و زیر لب‌اش چیزی می‌گفت که نشنیدم، بالا رفتم و در بالا رفتن چشم‌ام نه به زمین بود و نه به آسمان، بل‌که نخست به پاها و بعد به ساق پاها و بعد ب,روزگار دوزخي آقاي اياز,روزگار دوزخی آقای ایاز دانلود,روزگار دوزخی آقای ایاز رضا براهنی,روزگار دوزخی آقای ایاز,روزگار دوزخی آقای ایاز pdf,روزگار دوزخی آقای ایاز براهنی,کتاب روزگار دوزخی آقای ایاز ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها